سیستم بانکداری جامع یک راه حل اساسی برای تمرکز فعالیت های هسته اصلی کسب و کار بانکی است که از یک طرف امکان ارتباط با سایر سیستم های سازمانی را فراهم می آورد و از طرفی دیگر از طریق درگاه های مختلف به ارایه خدمات می پردازد. در این مقاله علاوه بر تشریح ابعاد مختلف سیستم بانکداری جامع به موانع استقرار این سیستم در بانک سپه پرداخته شده است. بر اساس مدل استفاده شده در این تحقیق عوامل موثر در استقرار سیستم به چهار گروه عمده مالی، تکنولوژیکی، اجتماعی/ فرهنگی و مدیریتی دسته بندی شده اند. برای سنجش فرضیه های تحقیق از جامعه آماری 150 نفری مدیران ارشد، مدیران میانی، کارشناسان کسب وکار و فن آوری اطلاعات دست اندرکار استقرار سامانه بانکداری جامع بانک، نمونه 60 نفری استخراج شده و داده ها بر اساس پرسش نامه ای با 26 سوال جمع آوری شد. با توجه به توزیع نرمال داده ها و متغییرها که از روش آزمون کالموگروف- اسمیرنف به دست آمد جهت سنجش فرضیات تحقیق از روش پارامتریک آزمون تک نمونهT استفاده شد و با استفاده از آزمون فریدمن همبستگی بین متغییر ها و همچنین رتبه بندی شاخص های موثر بدست آمد. بر اساس نتایج تجزیه تحلیل ها تاثیر عوامل مدیریتی و تکنولوژیکی در استقرار سیستم بانکداری جامع در بانک سپه تایید شد. موانعی چون جابجایی و تغییر مداوم مدیران ارشد و پروژه، وجود مراکز چندگانه تصمیم گیری و معضلات انتقال سیستم ها و داده ها از وضعیت موجود به سیستم بانکداری جامع به عنوان چالش های بزرگ استقرار سیستم بانکداری جامع شناسایی شد ولی تاثیر عوامل اجتماعی/ فرهنگی و مالی در استقرار سیستم جامع بانکداری در بانک سپه مورد تایید واقع نگردید.